کد مطلب:315351 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204
من به خواهرم تهمت زده ام
15- نویسنده ی كتاب «العباس علیه السلام جهاد و تضحیه» چنین نقل می نماید:
هنگامی كه به زیارت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مشرف شدم، دیدم عده ای از مردم كه در میان آنها زن بارداری است، برای قسم خوردن به حرم حضرت عباس علیه السلام می آیند. گمان آنها بر این بود كه این زن از راه غیر شرعی باردار شده و یكی از برادران همان زن، تهمت را متوجه خواهرش نموده بود.
یكی از خادمان متوجه قبر مطهر شده طبق مراسم معمول و متعارف، آن زن قسم یاد كرد كه از تهمت بیزار می باشد و مرتكب فعل حرامی در رابطه با (حمل) بارداری نشده و تهمت ها دروغ و ناروا است.
[ صفحه 663]
آن مردها به اتفاق همان زن از حرم خارج شدند، همین كه از درب قبله حضرت عباس علیه السلام فاصله گرفتند، یك مرتبه همان فردی كه تهمت را متوجه كرده بود، بر زمین افتاد. در حالی كه رعشه بدن او را فراگرفته بود و فریاد می زد: من به خواهرم تهمت زده ام.
معلوم می شود كه غرضش از تهمت، اذیت رسانیدن به یكی از خویشانش بوده كه سوابق نادرستی میان آنها بوده و خواست با این تهمت، دشمنی دیرینه ای كه داشتند، انتقام بگیرد.
لیكن خداوند او را به واسطه ی عنایت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام رسوا و مفتضح نمود و این زن نجات پیدا كرد و به خانه ی شوهرش - كه سه سال بود با او ازدواج كرده بود و برای اولین بار باردار شده بود - بازگشت و تهمت زننده رسوا و مفتضح گردید. [1] .
هنگامی كه به زیارت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مشرف شدم، دیدم عده ای از مردم كه در میان آنها زن بارداری است، برای قسم خوردن به حرم حضرت عباس علیه السلام می آیند. گمان آنها بر این بود كه این زن از راه غیر شرعی باردار شده و یكی از برادران همان زن، تهمت را متوجه خواهرش نموده بود.
یكی از خادمان متوجه قبر مطهر شده طبق مراسم معمول و متعارف، آن زن قسم یاد كرد كه از تهمت بیزار می باشد و مرتكب فعل حرامی در رابطه با (حمل) بارداری نشده و تهمت ها دروغ و ناروا است.
[ صفحه 663]
آن مردها به اتفاق همان زن از حرم خارج شدند، همین كه از درب قبله حضرت عباس علیه السلام فاصله گرفتند، یك مرتبه همان فردی كه تهمت را متوجه كرده بود، بر زمین افتاد. در حالی كه رعشه بدن او را فراگرفته بود و فریاد می زد: من به خواهرم تهمت زده ام.
معلوم می شود كه غرضش از تهمت، اذیت رسانیدن به یكی از خویشانش بوده كه سوابق نادرستی میان آنها بوده و خواست با این تهمت، دشمنی دیرینه ای كه داشتند، انتقام بگیرد.
لیكن خداوند او را به واسطه ی عنایت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام رسوا و مفتضح نمود و این زن نجات پیدا كرد و به خانه ی شوهرش - كه سه سال بود با او ازدواج كرده بود و برای اولین بار باردار شده بود - بازگشت و تهمت زننده رسوا و مفتضح گردید. [1] .
[1] همان مصدر ص 32.